فروپاشی ساختارها و ایدههای نظم کهنه
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۹۴۶۸۲
جنگ غزه و مسائلی که پس از آن پدید آمد، ثابت کرد ساختارها و ایدههای «نظم کهنه» کارایی خود را در کنترل روندی که علیرغم اهداف آن پدید آمده از دست داده است.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو سرمقاله کیهان به قلم سعدالله زارعی است که میتوانید در ادامه بخوانید:
وقتی رژیم به شدت مسلح اسرائیل علیرغم جنگی بالنسبه طولانی نتواند فلسطینیها را مهار کند؛ وقتی آمریکا در قامت ابرقدرت نتواند از طریق هشدار و اقدامات نمادین و حتی اقدامات عملی، روندی که در مقابل آن قرار دارد، متوقف گرداند؛ وقتی دولتهای منطقهای اردوگاه نظم کهنه نتوانند در نقش واگذار شده ایفای نقش کنند و کمکی به حل مسئله نمایند؛ زمانی که ائتلافها به سختی شکل گیرند و در صحنه عمل قادر به اقدامات مدنظر نباشند؛ وقتی نهاد حقوقی نظم کهنه - یعنی شورای امنیت سازمان ملل - نتواند به کنترل روند کمک کند، این یعنی وضعیت و عناصر اصلی دخیل در آن دگرگون شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این خصوص نکاتی وجود دارد:
۱- چند روز پیش اندیشکده انگلیسی «چتمهاوس» در تحلیلی نوشت «مقابله با چالش منطقهای ایران باید با مشارکت انجام شود. واشنگتن دانش، ابزار یا تمایلی برای اقدام به تنهائی ندارد. مسئولیت اصلی آمریکا باید بازیابی اعتماد شرکای منطقهای خود از طریق تضمین امنیت فیزیکی آنها باشد». ایران کشوری است که در طول چهار دهه گذشته زیرفشار شدید غرب قرار داشته و انواعی از چالشهای آن را تحمل کرده است. اینک مؤسسه سلطنتی انگلیس از لزوم مهار «چالش ایران» سخن میگوید و برای مقابله با این چالش اصلاح رفتارهای گذشته آمریکا در برخورد با دولتهای وابسته به خود را ضروری میشمرد. چتمهاوس و بسیاری دیگر معتقدند جبهه غرب در مقابل ایران تضعیفشده و بهخصوص ضلع منطقهای آن به حاشیه رفته است. این مطلب که وابستگان از آمریکا دلخور شدهاند البته واقعیت دارد و عملکرد آمریکا دائماً بر عمق آن میافزاید. حدود سه هفته پیش یک مؤسسه مطالعاتی سعودی در ریاض نوشت آمریکا برای اثرگذاری بر جنگ غزه به جای گفتوگو و مکاتبه با کشورهای عربی، دنبال گفتوگو و مکاتبه با ایران میباشد در حالی که فلسطین یک مجموعه عربی است.
شاید چتمهاوس و مؤسسات دیگر غربی میدانند حاشیهگزینی کشورهایی نظیر عربستان، مصر و اردن و نیز اتحادیه عرب در جنگ غزه ناشی از بیتوجهی آمریکا به دولتهای عربی نیست، ناشی از بینتیجه شدن همراهی کشورهای منطقه با آمریکا در پروندههای منطقهای و بینالمللی است. دولتهای مخالف ایران در منطقه، یک بار در جریان پرونده هستهای ایران متوجه شدند ائتلاف حول محور آمریکا قادر به مهار واقعی برنامه هستهای ایران نیست حال فرقی نمیکند این کشورهای عربی مقابل ایران قرار داشته باشند یا در سکوت به سر ببرند. بر این اساس این دولتها پس از مأیوس شدن از تأثیر ائتلافهای ضدایرانی، به سمت عادیسازی با ایران آمدند. پس واضح است که شرایط به دو دلیل تغییر کرده است یکی به دلیل استقامت هوشمندانه ایران در مقابل دستاندازیهای غرب و یکی هم به دلیل اینکه جهان دیگر حاضر به تحمل ریسک همراهی با آمریکا در مسائلی که یک طرف آن ایران باشد، نیست. خروجی این بحث این است که بسیاری از کشورها چه در منطقه و چه در خارج از منطقه، دیگر حاضر به مشارکت در طرحهای بیسرانجام آمریکا علیه ایران نیستند.
۲- یک جلوه مهم دیگر ناکارآمدی ساختارها و ایدههای نظم کهنه، مواجهه آن با چالشهایی است که مبارزان یمنی در اطراف تنگه راهبردی بابالمندب و دریای سرخ علیه غرب به راه انداختهاند. تحولات دریای سرخ بیش از آنکه رژیم اسرائیل را آزار دهد، سبب تحقیر شدید آمریکا شده است. یکی از مهمترین پوششهای مداخلات ظالمانه و قلدرمآبانه آمریکاییها در جهان «حفظ آزادی بازرگانی و دریانوردی» بوده و از این طریق به سود هنگفت و قدرت بیرقیبی دست یافته بودند. آنان ضمن آنکه محدوده دریاها را کادربندی کردهاند، در عین حال برای خویش حق هر تفسیری را برای کنوانسیونها و مواد حقوق دریایی قایل بودند. آنان به گونهای رفتار میکردند که «پادشاه دریاها» دیده شده و ملتهای دیگر از آن تمکین کنند. حدود چهار یا پنج سال پیش «دونالد ترامپ» اعلام کرد که آمریکا دیگر حاضر به ایفای نقش نگهبان امنیت بینالمللی نیست و هر کس باید هزینه امنیت خود را به آمریکا بپردازد. بر این اساس به سرکیسه کردن دولتهای عرب وابسته به خود پرداخت.
وضعیت فعلی دریای سرخ پرده از دلیل به اصطلاح بیعلاقگی آمریکا از ایفای نقش ژاندارم امنیت بینالملل برداشت؛ آمریکا نمیتواند امنیت دیگران را تأمین کند! از اینرو پس از آنکه ارتش آمریکا اعلام کرد اسکورت کشتیهای تجاری را در دریای سرخ برعهده میگیرد، یک کمپانی ایتالیایی اعلام کرد حاضر به تردد در دریای سرخ نیست و اطمینانی به برقراری امنیت از سوی ائتلاف مدنظر آمریکا ندارد. ائتلاف بینالمللی دریایی آمریکا هم پیش از آنکه مشکل واقعی و عملی به خود بگیرد، با اما و اگرهای زیادی مواجه شد و در حین آن شلیک یمنیها به کشتیهایی که مظنون به حمل کالا برای اسرائیل بودند، ادامه پیدا کرد. یمنیها حتی یک گام هم بهجلو برداشته و اعلام کردند علاوهبر هدف قرار دادن کشتیهای حامل بار برای رژیم، به کشتیهای کشورهایی که به ائتلاف مدنظر آمریکا بپیوندند نیز اجازه تردد در دریای سرخ نمیدهند. بر این اساس تحلیلگر چتمهاوس نوشت «این پاسخها دلالت بر این دارد که بازدارندگی آمریکا کاملاً ناکافی است» اینکه نیروهای یمنی هم بتوانند کارآیی قدرت بازدارنده آمریکا را با چالش اساسی مواجه کرده و هزینههای غرب را بالا ببرند یعنی راهحل مسئله، ائتلاف یا عدم ائتلاف با آمریکا نیست. موضوع فقدان تأثیرپذیری ایران و نیروهای دیگر در منطقه از این ائتلافها و هشدارهای آن میباشد.
۳- جنگ غزه هم خود یک فاکتور اساسی در آشکارسازی منقضی شدن ساختارها و ایدههای نظم کهنه است. هنوز هم شکی وجود ندارد که رژیم غاصب اسرائیل یک قدرت نظامی تمامعیار است اما وقتی این قدرت نظامی تمامعیار نتواند حتی با جنگی پرشدت بر مقاومت در یک باریکه پیروز شود، چه اهمیتی دارد؟ شاید رژیم غاصب تاکنون نزدیک به ۳۰ هزار نفر از زنان، کودکان، سالخوردگان و بقیه مردم غزه را به شهادت رسانده و نزدیک به دو برابر آن هم زخمی کرده و شاید تعداد خانههای ویران شده از ۳۰ هزار واحد فراتر رفته باشد. اینها اقداماتی نیستند که تاکنون اسرائیل از آن رویگردان بوده است. اما همین اسرائیل با قدرت نظامی جهنمی خود که بهطور کامل مستظهر به زرادخانههای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و... است، در مواجهه با مردمی که ده درصد امکانات اسرائیل هم ندارند، تن به چند ده هزار کشته و زخمی یهودی داده است. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» روز جمعه گذشته نوشت حداقل ۱۲۵۰۰ نظامی اسرائیل در غزه معلول شدهاند و گزارشهای تکمیلی دیگر هم از ۲۰۰۰۰ معلول یهودی در جنگ غزه خبر میدهند و حداقل در بخش توانبخشی وزارت جنگ اسرائیل ۳۴۰۰ معلول جنگ از ۷ اکتبر گذشته (آغاز عملیات طوفانالاقصی) نگهداری میشوند. تعداد کشتههای نظامی اسرائیل هم طی سه ماه گذشته حتماً از ۴۰۰۰ نفر فراتر رفته است.
جنگ ارتش با نیرویی که دیده نمیشود تا بتوان از جنگافزارهای مدرن علیه آن استفاده کرد، توأم با چنین تلفاتی است و میتوان گفت ارتش اسرائیل در برابر هر شهید رزمنده، چند کشته یا در برابر هر رزمنده مجروح چند مجروح داده است. این تغییر موازنه جنگ است. اسرائیل برای آنکه بر نیروی زاینده رزمنده فلسطین غلبه کند باید چند هزار کشته و مجروح بدهد؟ در جلسه چند روز پیش کابینه امنیتی اسرائیل، گالانت از تشکیل کمیته حقیقتیاب برای مشخص کردن دلایل شکست ارتش اسرائیل در ۷ اکتبر/ ۱۵ مهر خبر داد و بنیگانتز در اعتراض به او گفت این کمیته برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی ارتش در جنگ غزه تشکیل شده و میخواهد پای مقامات سیاسی را به عنوان مسئول شکست به میان بکشد. پس واضح است که جبهه اسرائیل امید به موفقیت در جنگ را از دست داده است. این جنگ چند وقت دیگر ادامه پیدا میکند؟ بعضی از ناظرین از دو تا سه هفته آینده سخن میگویند بعضی هم معتقدند جنگ لااقل طی دو ماه آینده استمرار پیدا میکند اما اگر این جنگ طی دو تا هشت هفته آینده ادامه پیدا کند، نتیجه چه میشود؟ بله بر تعداد شهدا و مجروحین افزوده میشود و این خیلی دردناک است اما از آن طرف عددهای مورد اشاره در روزنامههای اسرائیلی هم به دو تا سه برابر میرسد. کدام دولت در تلآویو قادر به ادامه حیات پس از جنگی با این سطح از تلفات خواهد بود؟ لذا همانطور که وزیر خارجه آمریکا هم به آن اشاره کرده است، نتانیاهو و فرماندهان نظامی و در یک جمله کابینه امنیتی اسرائیل با دلایل آشکار از بحث درباره «پس از جنگ» جلوگیری مینمایند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آمريكا ارتش اسرائیل فلسطين غزه آمريكا جنگ غزه عملیات طوفان الاقصی فلسطين دریای سرخ منطقه ای چتم هاوس نظم کهنه جنگ غزه دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۴۶۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدار وزرای دفاع ایران و چین/ محکومیت جنایات اسرائیل در غزه
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: تنشهای اخیر در منطقه و شرایط اسفناک غزه نتیجه اقدامات بیثبات ساز آمریکا در منطقه و حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی است.
به گزارش مشرق، امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در حاشیه بیست و یکمین اجلاس وزرای دفاع سازمان همکاری های شانگهای در آستانه قزاقستان با وزیر دفاع چین دیدار و گفت وگو کرد.
امیر سرتیپ آشتیانی در این دیدار ضمن تشکر از مواضع و دیدگاههای دولت چین در قبال تحولات منطقه به ویژه محکومیت حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران گفت: تنشهای اخیر در منطقه و شرایط اسفناک غزه نتیجه اقدامات بیثبات ساز آمریکا در منطقه و حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی است.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران با اشاره به سفر آیت الله رئیسی به کشور چین و امضای برنامه جامع مشارکت همکاریهای دو طرف افزود: برای حل مسائل امنیتی منطقهای و بین المللی، همکاری و همگرایی بیشتر طرفین ضرورت دارد.
وزیر دفاع چین هم در این دیدار با اشاره به تحولات منطقه غرب آسیا، حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق را محکوم کرد و افزود: این عمل ناقض حقوق بینالملل است و ما از حق مشروع ایران در پاسخ به این اقدام حمایت میکنیم.
وزیر دفاع چین ضمن دعوت از وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران جهت شرکت در کنفرانس امنیتی پکن بر تداوم همکاری ها تاکید کرد.
وزیر دفاع چین در این دیدار خواستار آتش بس در نوار غزه و ارسال کمکهای بشر دوستانه به آن منطقه شد.
وزیر دفاع چین همچنین بر گسترش روابط دفاعی و نظامی با جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد.